قلب تپنده تاریخ

قلب تپنده تاریخ
الگویمان شهدا/راهمان رزمندگان/مسیرمان جانبازان/پیشرویمان سیدمان/هدفمان مولایمان
قالب وبلاگ

در مورد تحولاتی كه هم اینک در پاره‌ای از كشورهاي عربی و اسلامي در جريان است، تحليل‌ها و گمانه‌هاي متفاوتی وجود دارد. اصطلاحی كه در كشور ما درباره اين پديده به كار مي‌رود، ‌«بيداري اسلامي» است. با این همه بر سر معنای پسوند اسلامي اختلاف وجود دارد، برخی اسلامي بودن را به این معنا مي‌گيرند که مسلمان‌ها دارند اين كار را انجام مي‌دهند اما فارغ از مكتب و ايدئولوژي. يعني آدم‌هايي هستند كه نماز مي‌خوانند، مسجد هم مي‌روند اما فارغ از انگیزه دینی خود، دارند با استبداد مبارزه مي‌كنند. عده‌ای هم مي‌گويند اين حركت به دنبال تحقق و عینیت ايدئولوژي اسلامي است و یا عملاً به تحقق نظامی مبتنی بر این مکتب منتهی می‌شود. به عبارت دیگر دسته اول سكولارهاي مسلمان هستند، يعني مسلماناني كه در قلمرو فردی به احکام پایبندند، اما در عمل حاضر نيستند زير بار اجرای احكام بروند. گروه دوم كساني هستند كه مي‌گويند غايت اين حركت اجرا و تحقق احكام خواهد بود. با شناخت و علاقه‌اي كه شما به بررسي اين پديده‌ها داريد، بفرماييد كه كدام‌ يك از این دو تفسیر صائب است؟ يعني واقعاً اين بيداري مسلمانان است يا بيداري اسلامي؟ 
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم. از آن مطلب بالاتر برويم. ما يك جهان آفریدگاری داريم كه غير از اللهيون، آن را پدیده مي‌گويند، يك جهان پروردگاري. وقتي كه خداوند، جهان آفريدگاري را مي‌آفريند، چون به خلقت انسان مي‌رسد و او را خلق مي‌كند، با وجه بسيار زيبايي اين مخلوق را مدح مي‌كند، به‌طوري كه بر خود مي‌بالد و بعد او را خليفه خود روي زمين قرار مي‌دهد. با اين عنوان مردم يك‌گونه حركتي را دارند. با عنوان دوم، ‌یعنی عنوان پروردگاري و عنوان پيام‌آوري از پروردگار، مطلب نوع ديگري است. وقتي كه خداوند كه هزار صفت دارد، مي‌گويد موقعي كه مي‌خواهيد مرا ستايش كنيد، به ربوبيتم ستايش كنيد و بگوييد الحمدلله رب العالمين. خدا را بر پايه آفريدگاري و خالقیتش ستايش مي‌كنم، اما اگر خواسته باشيم بگوييم عبودیت مبتنی بر پروردگاري است، مصادیق آن بسيار كم و بخش کمی از مردم جهان با اين مفهوم آشنا هستند. امروز شاهد بیداری در کشورهایی هستید كه اكثراً حكومت‌هايشان متعلق به صهيونيست‌ها‌ست، يعني در عمل، ‌دو سه تايي هستند كه لق مي‌زنند و گرنه همه‌شان آن طرفي هستند. بيداري اسلامي زماني شكل مي‌گيرد كه کشورهای قیام‌کننده، اسلام را شناخته باشند. حتی بيداري مسلمانان هم اين است كه مسلمانان اسلام را شناخته باشند كه اين هم نيست. پس اين بيداري خليفه‌اللهي است. الان خليفه خدا دارد بيدار مي‌شود. مي‌بينيم حرف‌هايي كه آن عرب يمني حقيقتاً محروم، ‌يا ليبيايي محروم مي‌زنند، مردم واشنگتن و نيويورك هم مي‌زنند. هر دو تا در مقابل مستكبر قيام كرده‌اند. پس اينها به عنوان خليفه‌اللهي، جان كلامشان، يك كلمه است: ما ديگر حكومت مستكبران را نمي‌پذيريم. اينكه چه چيز را مي‌پذيريم؟ طرحي ندارند و لذا معمولاً شكار خواهند شد، اما اينكه بيداري انساني بر پايه... 
فطرت... 
نه‌تنها فطرت، بر پايه تجربه‌ها و القائات و تأثرات ايجاد شده حرفی نیست و من معتقدم بدون مبالغه رهبر اين بيداري، امام‌خميني (ره) است، چون هميشه حركت انقلابي بوده، رنسانس بوده، ليبراليسم و ماركسيسم هم بوده‌اند، اما اين‌جور تمام خلق جهان را يكصدا بيدار نكرده. ۳۵ سال است كه اين صوت، در فضا و آهسته‌ آهسته به گوش همه رسيد تا اينكه يك گروه، از طرف آفرينش، پيامبر نامرسل شدند و اين پيام را به جهانيان رساندند و ما در تاريخ كتبي هرگز نداشته‌ايم و تاريخي شفاهي هم چنين چيزي را نقل نمي‌كند كه در جهان يك وقتي بوده باشد كه تمام مستضعفان جهان يكصدا عليه مستكبران قيام كرده باشند. به هر كدامشان كه نگاه مي‌كنيد، جان كلامشان يك چيز است، يعني تقریباً ۵ ميليارد آدم، دارند يك حرف را مي‌زنند و اين عجيب است. 
به نظر شما كشورهايي كه تعلقات اسلامي نسبتاً قوي‌اي دارند، در باره مصر كه لازم نيست زياد حرف بزنيم، چون مصر از پايگاه‌هاي مهم ايجاد و شكل‌گيري تمدن و تفكر اسلامي است. در يمن هم كه وضعيت حضور مردم در خيابان‌ها و حجاب خانم‌هايشان واقعاً مايه حسرت ماست. با وجود اين، سيستم‌هاي سياسي‌اي كه از دل اين انقلاب‌ها بيرون مي‌آيند، چقدر آمادگي اجراي احكام را دارند؟ اينها حرف از اسلام مي‌زنند، نماز جمعه هم مي‌خوانند، اما بحث بر سر اين است كه چقدر آمادگي اجراي احكام را دارند؟ 
اجراي احكام دو پیش نیاز مي‌خواهد: يكي ايمان به احكام و يكي اطلاع از احكام. مردم جهان، اسلام را بسيار بسيار كم مي‌شناسند و اگر شطری از اسلام را ديدند، اين شطر يك بعد از اسلام است، چون به‌طور كلي، اسلام به مجرد رحلت رسول اكرم(ص) در جهان ناقص پخش شد. آيه قرآن بر پيامبر نازل شد كه: «بلغْ ما أُنزِل إِليْك مِن ربك و إِن لمْ تفْعلْ فما بلغْت رِسالتهُ»(۱). اين موضوع را كه مي‌گويد به مردم ابلاغ كن و اگر ابلاغ نكني، اصلاً رسالتت به كمال نمي‌رسد. آنجا كه به پيامبر(ص) مي‌گويند ابتر، يعني وقتي رحلت كردي، چون پسر نداري، ديگر دنباله نخواهي داشت، خداوند مي‌فرمايد: «إِنا أعْطيْناك الْكوْثر* فصل لِربك و انْحرْ* إِن شانِئك هُو الْأبْترُ»(۲). در اينجا مي‌گويد: «الْيوْم أكْملْتُ لكُمْ دِينكُمْ»(۳) توجهش به چيست؟ اصلاً در ذهنتان تنها پيامبر(ص) و اميرالمؤمنين(ع) و شيخين نباشد. توجهش به اين است كه «أكْملْتُ لكُمْ دِينكُمْ». هر گاه به‌جاي نبي، ولي بنشيند، دين كامل مي‌شود. چرا؟ کلمه «ولي» استعاره است از باراني كه بعد از باران اولي باريده مي‌شود. باران اوليه باراني است كه زمين‌هاي سخت را نرم و يخ زمين‌هاي يخ‌زده را باز مي‌كند و همه جاي زمين آماده باروري و سبزي مي‌شود. وقتي كه باران اولي مي‌بارد، دل زمين آبستن مي‌شود و بعضي پيشروهايش هم مي‌رويد. اگر يك چهار فصل بر اين زمين نگذرد، محصول به ثمر نمي‌رسد و اين ولي است كه بعد از رسول، بر زمين مي‌بارد و دانه‌هايي را كه در زمين است، زنده مي‌كند و مي‌روياند. اگر ولي نبارد، سه گونه ديگر باران مي‌بارد. يكي باران نم‌نم است كه سطح زمين را نرم مي‌كند و فقط خاشاک‌ها بيرون مي‌آيند و زمين براي بيرون آمدن خارهاي چغر، نرم

صهيونيست‌ها تا بشود اين حركت را سركوب مي‌كنند، تا بشود سوار موج مي‌شوند و با اصلاحات جزئي، اوضاع را به نفع خودشان اصلاح مي‌كنند، وقتي كه نشد حركت بلشويكي ايجاد مي‌كنند. كاري مي‌كنند كه همه به هم بريزند و همديگر را بكشند. هميشه تا بوده همين‌طور بوده كه وقتي ماجرا تمام مي‌شود، تازه دشمن اصلی وارد معركه مي‌شود، این يك فلسفه 3 هزار ساله از زمان حضرت موسي(ع) بوده!
 

مي‌شود. اگر جرجر ببارد، زمين كوبيده مي‌شود و تمام محصولات زير زمين كوبيده مي‌شود. اگر شرشر ببارد، همه خاك و محصول را به دريا مي‌ريزد. تنوديان كه به اصطلاح پدران صهيونيست‌ها بودند، مي‌خواستند درگيري‌هاي سخت ايجاد كنند و شرشر ببارند كه اسلام را ريشه‌كن كنند، نتوانستند، ولي به وسيله خلفا توانستند، چون خلفا يك حالت نم‌نمي داشتند، يعني شيخين باراني را باريدند كه خار و خاشاك‌هاي زمين و علف‌ها و خارهاي آن بيرون آمدند و اينها توانستند هنوز سه قرن از پيامبر نگذشته، خلافت را كه نمودي از اسلام داشت، به سلطنت تبديل كند و ديگر اسلام تبلوری نداشت. يك‌مقداري به صورت خس و خاشاكي نمايش داشت، ولي ديگر اسلام واقعی نمايش نداشت. ائمه هدي(ع) با آن همه مصيبت نمودي از اسلام را مي‌نمودند كه ذره‌ذره جمع مي‌شد، براي خودش يك فكر و قانونگذاري‌اي مي‌کرد، ‌با این همه اينها هميشه سركوب مي‌شدند. اين مبالغه نيست كه براي اولين بار در جهان، امام‌خميني توانست سيستم ولایت‌فقيه یعنی سيستمي كه در غدير سركوب شده بود را دوباره احيا كند. اقتضا و لازمه اين سيستم، بيداري است، ولي شرايط جهان طوري نبود كه این بيداري، آزاد و فراگير باشد، لذا تمام استكبار جهان در مقابلش ايستادند، اما استضعاف جهان چيزي نمي‌فهميد، مثل اينكه در خواب بود و داشت بيدار مي‌شد. بعد از ۳۰ سال بيدار شده، اما اين بيداري اينطور نيست كه اسلام را بشناسد و بخواهد بر پايه اسلام حكومت كند. 
اشاره كرديد كه اجراي احكام اولاً منوط است به شناخت احكام و ثانياً به اراده عمل كردن به احكام بستگي دارد شما چطور مي‌توانيد بگوييد اخوان‌المسلمين با آن سابقه طولانی در حركت براي اجراي احكام اسلام، نه احكام را مي‌شناسد و نه مي‌خواهد آنها را اجرا كند. 
ما يك صورت داريم، يك سيرت. صورت اسلام همين نماز خواندن و روزه گرفتن است، سيرت اسلام «أشِداء على الْكُفارِ رُحماء بيْنهُمْ»(۴) است. آيا كسي در دنيا چنين است؟ 
اخواني‌ها چنين روحياتي دارند. اخواني‌ها از حدود ۵۰ سال پيش با صهيونيست‌ها درگير بودند، عده زيادي از آنها كشته شدند. 
اما جمال عبدالناصر را هم از بين بردند. 
جمال عبدالناصر هم با اينها به شدت مخالف بود و خيلي از آنها را اعدام كرد. سيد قطب را هم كشت! 
همين‌طور بي‌خود؟ ناصر داشت بر پايه اصل خلقت و آفرينش عمل مي‌كرد، عين مصدق بيچاره! مصدق مي‌گفت من كه نيامده‌ام نمازها و روزه‌هايتان را درست كنم. من آمده‌ام انگلستان را بيرون كنم و نفت شما را بگيرم، بعد یکی برمي‌دارد و فاطمي را ترور مي‌كند! مگر آنها آمده بودند و ادعا كرده بودند كه مي‌خواهيم دين را به شما بياموزيم؟ نه مصدق، نه عبدالناصر... 
اينها يك جريان ملي‌گرا بودند و در مواقعی در تضاد با جریان اسلامی. 
ملي‌گرايي را با اسلام ناب محمدي مقايسه نكنيد، با ضد ملي و وابسته مقايسه كنيد. ملي‌گرايي را با چه چيزي مي‌خواهيد مقايسه كنيد؟ اول چه بود؟ اول يك سلطان بود و مال مردم را مي‌خورد. ملي‌ها آمدند و گفتند سهم مردم را بدهيد. اين نيمي از اسلام و نيمي از ايمان به خداست. البته اينطور نبود كه همه اخوان‌المسلمين در مقابل ناصر باشند. همين جریانی كه وهابي هستند، با او مقابله مي‌كردند و هدفشان هم كاملاً مشخص بود، حالا يا خودآگاه يا ناخودآگاه. به نظر شما وهابي‌ها قرآن نمي‌خوانند؟ نماز نمي‌خوانند؟ اما در عرض ۷۰ سال يك تير به سوي صهيونيست‌ها رها نكردند، با این همه درخيابان، مردم مسلمان وشیعه را مي‌كشند. براي چه؟ زن و بچه مردم دارند مي‌روند، خودش را مي‌كشد، زن و بچه مردم را هم مي‌كشد. براي چه؟ 
عاملي است براي تفرقه در بين امت اسلام و مانع ايجاد كردن بر سر راه حركت آنها به‌گونه‌اي كه تير آنها به صهيونيست‌ها نرسد و دائماً به خودشان مشغول باشند. 
گذشته از اینها، ‌براي اينكه كاملاً صهيونيسم را حفظ كند. صهيونيسم كه من دارم كتابش را مي‌نويسم، يك فلسفه است. بعد از حضرت موسي(ع) دو صف در ميان بود. صف نور و صف ظلمت، صف خداپرستي و صف شيطان‌پرستي. حضرت موسي(ع) را به عنوان بهترين ساحر و نه به عنوان پيامبر پذيرفتند، وقتي اژدها مارهايشان را خورد، اينها آمدند و در اديان نفوذ كردند و از آنجا خط نفاق پيدا شد. امام مي‌فرمود نفاق از كفر بدتر است. خط نفاق در هيچ جا نمي‌گذارد دين به صورت الهي خودش متجلي شود. 
چيزي كه صهيونيسم و امريكا‌‌ ‌را نگران كرده اين است كه مي‌گويند خروجي اين انقلاب‌هايي كه دارند به ثمر مي‌رسند، اجراي احكام اسلام است و اينها به‌شدت به احكام حساسيت دارند. بحث بر سر اين است كه از ديدگاه شما ظرفيت اجراي احكام در كشورهاي اينها هست يا خیر؟ 
اينها چه كساني هستند؟ 
منظورم همين كشورهاي به پا خاسته است. 
كشور يعني در و ديوارها؟ 
منظور مردم مصر است، مردم يمن است. 
مردم مصر كه يكنواخت نيستند، شش هفت گروه جدي هستند. 
درست است، ولي وجه غالبشان در انتخابات، خودش را نشان داد. اخواني‌ها رأي بالايي آوردند. 
فردا كه اخواني‌ها مسلط شوند، خواهيد ديد كه اخواني‌هاي طرفدار عربستان با اخواني‌هاي طرفدار ايران چه مي‌كنند. باز الحمدلله! من ترسيدم كه وهابي‌ها صددرصد حاكم بشوند، ولي حالا خوشبختانه... 
اخواني‌هايي هستند كه به انقلاب و امام گرايش‌هايي دارند و در اين سال‌ها هم به دفعات به ایران آمدند و با علما و مسئولان صحبت كردند. وجه غالب اخواني‌ها علاقه‌مند‌ي به اجراي احكام و استكبارستيزي مخصوصاً مواجهه با اسرائيل در قالب لغو روابط و قرارداد‌هاست. با اينكه اينها از طرف مردم رأي آوردند، ولي ظرفيت اين كار در حال حاضر در مصر هست يا نه؟ 
البته حركت كلي قطعي به همین سمت است 
يعني اين اتفاق مي‌افتد؟ 
اين اتفاق مي‌افتد، تحقق این آرمان قطعي است. حتی همين الساعه هم آينده صهيونيست‌ها مشخص نيست، ولي يك كلام به شما بگويم صهيونيسم غير از اسرائيل است. مصلحت صهيونيست‌ها اين بوده كه اسرائيل را درست كنند، شاید فردا مصلحتش اين باشد كه جمعيتی اسلامي‌تر از وهابي‌ها درست كنند و او برايش كار كند، پس‌فردا يك جمعيت ملي‌تر از مليون همان كار را بكند. 
استراتژي‌ اينها بيشتر نفوذ و اغواگری است. 
بله، همه كارهايشان بر پايه فريب است. هيچ اشكالي برايش ندارد كه فردا اسرائیلی‌ها را با دست خودش به كشتن بدهد يا به‌جاي دیگری فرارشان بدهد. بحث در اين است كه صهيونيسم دارد چه كار مي‌كند؟ ببينيد به چه سادگي انگلستان آدمي را فرستاد به اسم همفري... 
همفر، مستر همفر. 
خاطراتش را بخوانید، ‌به چه سادگي او را فرستادند و آمد و يك خليفه درست كرد. اين سعود را آورد و حجاز را قطعه‌قطعه كرد و در هر قطعه يكي از خودشان را نشاند، زمينه را براي كشور اسرائيل آماده كرد. يعني آنجا صهيونيست‌هاي يهودي‌نما و صهيونيست‌هاي مسيحي‌نما و صهيونيست‌هاي اسلامي‌نما درست شدند. وهابي‌ها از همه صهيونيست‌ها، صهيونيست‌تر هستند، براي اينكه بيشتر از همه به آنها كمك مي‌كنند و بيشتر از همه از لحاظ جاني و مالي به مسلمان‌ها صدمه مي‌زنند. شما چه جور مي‌خواهيد يك جریان به ظاهر مسلمان ومتعصب را از صحنه خارج كنيد؟ برويد ببينيد چه تعصب جاهلي‌اي دارند و چقدر مسلمان‌ها را تحقير مي‌كنند؟ 
يعني شما معتقديد يكي از آفت‌هايي كه بيداري اسلامي گرفتار آن است، گير افتادن در دام وهابي‌هاست. 
يكي نه، بزرگ‌ترين آفت. اولين خطر همين است. يعني اگر مردم، تيزي درفش را همين‌طور كه به سوي اسرائيل نشانه بروند، به سوي وهابيت هم نشانه بروند و شخصيت وهابيت مشخص شود كه اينها صهيونيست‌هاي مسلمان‌نما هستند، اينجا اميدي هست. 
و الا آنها مي‌گيرند. 
مگر الان دارند چه مي‌كنند؟ ببينيد ۲۰ كشور عرب با چه بي‌حيايي‌اي به كشور سوريه كه بين همه آنها كشور آزادتري است، مي‌گويند تو بايد برچيده شوي! 
اينها از حیث حقوق بشر از عقب‌مانده‌ترين كشورها هستند، اما افتاده‌اند دنبال دموكراسي در سوريه! 
اينها مأمورند كه سنگر اول را خراب كنند كه راه نفوذ صهيونيسم باز باشد. دموكراسي و غير دموكراسي اصلاً براي آنها مفهوم ندارد. اول مي‌خواستند لبنان را از بين ببرند و سيدحسن نصرالله را بردارند، نتوانستند. بيني و بين‌ الله این سيد خوب اداره كرد. حالا هجوم آورده‌اند به سوريه. مي‌خواهند اين دو تا سنگر را خراب كنند. چه كسي مي‌تواند خراب كند؟ امريكايي‌ها مي‌توانند؟ انگليسي‌ها مي‌توانند؟ فرانسوي‌هاي مي‌توانند؟ هيچ‌كس نمي‌تواند. 

اين مبالغه نيست كه براي اولين بار در جهان، امام‌خميني توانست سيستم ولایت‌فقيه یعنی سيستمي كه در غدير سركوب شده بود را دوباره احيا كند. اقتضا و لازمه اين سيستم، بيداري است، ولي شرايط جهان طوري نبود كه این بيداري، آزاد و فراگير باشد، لذا تمام استكبار جهان در مقابلش ايستادند، اما استضعاف جهان چيزي نمي‌فهميد، مثل اينكه در خواب بود و داشت بيدار مي‌شد. بعد از 30 سال بيدار شده
 

وهابی‌ها به شكل اسلامي مي‌خواهند آن سنگر را خراب كنند. هنوز مصر صد در صد آزاد نشده، اين سنگر را بشكنند. وقتي او مي‌گويد من مسلمان دو آتشه هستم، مي‌خواهيد چه كار كنيد؟ جام عرقش هم زير عبای اوست و بويش هم در مي‌آيد. آن فيلم کذایی را ديده‌ايد؟ 
نه. 
كسي كه اين فيلم را برداشته، عجب هنري كرده. مجلسي بوده در عربستان، بوش آن طرف نشسته بود، ملك عبدالله اين طرف. بعد شراب ريختند توي جام بوش. بوش ديد ملك عبدالله آنجا نشسته، رفت جامش را به طرف ملك عبدالله گرفت. او ماند چه كار كند. يواشكي از زير عبايش جامش را در آورد و زد به جام او! كسي كه اسم خودش را گذاشته خادم‌الحرمين و شيخ‌الحرمين و جامش را درمي‌آورد و مي‌زند به جام بوش، حتماً بي‌دين است. اينها صهيونيست‌هاي مسلمان‌نما هستند، اينها بزرگ‌ترين سنگر صهيونيسم جهاني و كفر هستند وصهیونیست‌ها را با نفت و سياست‌شان حمايت مي‌كنند. 
ما در قلمرو وهابیت شاهد دو اتفاق هستيم. يكي اينكه به حسب ظاهر به‌شدت در فشار هستند، يعني عربستان به‌شدت احساس خطر كرده و دارد به همه جا نيرو مي‌فرستد. از يك طرف از طريق نفوذ دادن عناصر خودشان در نهضت‌هاي منطقه مي‌خواهند آب رفته را به جوي بازگردانند، اوضاع آنها هم به شدت آشفته است. چند روز پيش مصري‌ها جمع شده بودند و مي‌گفتند زنداني‌هاي مصري عربستان را آزاد كنيد! يعني عربستان در دوره‌اي كه مبارك داشت سركوب مي‌كرد، يك عده از زنداني‌هاي مصر را برده بود به کشور خودش! 
اگر به مكه مشرف شده باشيد، ‌می‌بینید آنجا هر كس كه كوچك‌ترين نفسي عليه اسرائيل، امريكا‌‌ ‌يا انگليسي‌ها بكشد، پوستش را مي‌كنند! اصلاً آنجا پایگاه صهيونيسم است. حالا هم دستورگرفته این كارهايي را كه مي‌گويم، بكن، وگرنه تو هم به همان سرنوشتي دچار مي‌شوي كه قذافي شد كه صدام شد. الساعه آنچه مي‌خواهيم نتيجه بگيريم اين است كه نفس حركت، الهي است و در جهان هم بي‌سابقه و روشنگري بزرگی است و حركت هم هدفمند، يعني حركت مستضعفين عليه مستكبرين. حالا صهيونيست‌ها و غربي‌ها مي‌خواهند به انواع تزوير، سوار اين امواج بشوند، در هر جا، هر جور كه بتوانند. يك جا اسلامي‌هاي تندي را بياورند كه از هر كافري خطرناك‌تر باشند. يك جا روشنفكر بياورند كه ضد دين باشد، سكولار معمولی نباشد، به‌كلي ضد دين باشد. يك جا آخورشان را چرب كنند، وضعيت درست شود. اصلاً حركت، حركت عجيبي است، اما اينكه چه شود؟ صهيونيست‌ها تا بشود اين حركت را سركوب مي‌كنند، تا بشود سوار موج مي‌شوند و با اصلاحات جزئي، اوضاع را به نفع خودشان اصلاح مي‌كنند، وقتي كه نشد حركت بلشويكي ايجاد مي‌كنند. كاري مي‌كنند كه همه به هم بريزند و همديگر را بكشند. هميشه تا بوده همين‌طور بوده كه وقتي ماجرا تمام مي‌شود، تازه دشمن اصلی وارد معركه مي‌شود، این يك فلسفه ۳ هزار ساله از زمان حضرت موسي(ع) بوده! كاركشته است و در همه جا نفوذ و بعد نفاق ايجاد مي‌كند، بعد به وسيله يك طرف، طرف ديگر را مي‌كوبد و سوار موج مي‌شود. صهيونيست‌ها تا بتوانند سركوب مي‌كنند، وقتي نتوانند جنگ راه مي‌اندازند. با این همه به نظر من، ‌آیت‌الله خامنه‌اي خوب رهبري مي‌كند و دقيقاً مراقب است كه كجا چه كار كند و كجا چه حرفي بزند. من در مسافرت‌هاي مختلفي كه در جهان داشته‌ام، مشاهده كرده‌ام كه روشنفكر‌ان حقيقي‌شان به انقلاب ايران و به رهبري ايشان توجه دارند. حقيقت امر اين است كه اين بيداري و اين حركت، نمونه است و شعارها به‌قدري با يكديگر مشابه هستند كه انسان حيرت مي‌كند. 
بدنه مسلماني كه پاي اين انقلاب‌‌ها ايستاده‌اند، آيا بالاخره رهبران واقعي يا ظاهري اين انقلاب‌ها را مجبور به اجراي احكام مي‌كنند يا نه؟ 
اجراي احكام يعني صورت احكام؟ يعني نماز بخوانند و... 
خير، احكام اجتماعي اسلام، امر به معروف و نهي از منكر، عدالت اجتماعي، حدودش... 
امر به معروف و نهي از منكر معنايش اين است كه يك مسلمان سني بخواهد بهائي‌ها را امر به معروف و نهي از منكر كند؟ آنها ما را مثل بهائي‌ها مي‌دانند. چه كسي را امر كنند. 
منظورم اين است كه ما احكام اجتماعی فراوانی از قبیل حدود و تعزيرات و ... داريم كه اهل سنت هم در بخش زيادي ازآنها با ما مشترك هستند. بحث بر سر اين است كه آنها سكولار خواهند بود يا بالاخره مردم، آنها را مجبور مي‌كنند كه از احكام تمكين كنند؟ 
هر كه زور و همت بيشتري داشته باشد، همو پيروز مي‌شود. در سطح آفرينش: «برو قوي شو اگر راحت تن‌ طلبي»، بعدهم، ناخوانده كه كسي ملا نمي‌شود. مسلمان‌ها چي ياد گرفته‌اند كه حالا شما توقع داريد احكام اسلام را اجرا كنند؟ برويد ببينيد وهابي‌ها چه مزخرفاتي مي‌گويند. حالا مي‌خواهند همان‌ها! را اجرا كنند: دست خودش را حق دارد ببوسد، ‌اما ضريح را نمي‌بوسد! 
يعني به نظر شما يكي از چالش‌هاي اجراي احكام در آنجا، همين نوع احكامي است كه آنها تبيين كرده‌اند. 
بله، احكام همان احكامي است كه دلشان مي‌خواهد. شما مي‌گوييد اجراي احكام؟ من در مقاله‌هايي كه مي‌نويسم، هميشه مي‌گويم فقط به كليات بپردازيد. «محمدٌ رسُولُ اللهِ و الذِين معهُ أشِداء على الْكُفارِ رُحماء بيْنهُمْ». همين شعار را داشته باشيد، حالا هر كس همان‌جور كه خيال مي‌كند صلات همان جوري است، همان جوري نماز بخواند، بعد اگر جايي رسيد كه فرهنگ‌ها آن‌قدر بالا رفت، آن وقت مباحثه اسلامي بكنند. الساعه از اين حرف‌ها و اجراي احكام حرف بيهوده‌اي است. اجراي احكام، يك فقه وهابي را اين طرف مي‌گذارد، يك فقه شيعه را آن طرف! باز فقه شيعه هم خوب است، فقه انجمن حجتيه را مي‌گذارد آن طرف! بعد ببينيد اين دو تا با هم چه كار مي‌كنند. 
ما در رسانه‌هايمان خيلي درباره بيداري اسلامي داد سخن مي‌كنيم. امادرعین حال عملاً نسبت به اين جريان خنثي هستيم و فقط نشسته‌ايم و نگاه مي‌كنيم كه اينها دارند چه كار مي‌كنند، يعني هيچ نقش فعالي در زمينه بيداري اسلامي ايفا نكرده‌ايم، سؤال اين است كه نسبت ما به عنوان كشوري كه اسم خودمان را ام‌القراي جهان اسلام گذاشته‌ايم، با آنها چيست و ما در این ماجرا چه كاره هستيم؟ 
ما داريم دو كار مي‌كنيم. يكي كار زيرزميني است كه اكثر رجال درجه يك آنها با ما تماس دارند و الهام مي‌گيرند. يك كار هم روبنايي است و دموكراسي را مراعات مي‌كنيم و در كار كشورهاي ديگر دخالت نمي‌كنيم، ولي همين چند وقت پيش امريكا‌‌ ‌گفت ايران بود كه اينها را تحريك كرد، ايران دارد اين كارها را مي‌كند. از آن گذشته انصافاً تلويزيون با نشان دادن بي‌طرفانه وقايع آنجا خيلي خوب كار مي‌كند. 
در پيمودن يك خط مشي معقول. 
يعني نمود اين حركت، زشت و زيبايي‌هاي حركت را دارد نشان مي‌دهد. ستم دولت‌ها و مظلوميت ملت‌ها و خواسته‌هاي آنها را دارد نشان مي‌دهد و خوب هم نشان مي‌دهد. 
فكر مي‌كنيد نظام‌هايي كه از دل اين نهضت‌ها بيرون مي‌آيند، در آينده با جمهوري اسلامي چگونه خواهند بود؟ 
اگر اين حرف را بزنم يأس‌آور است. هر چه ملي‌تر باشند، به نفع ماست، چون دينشان عوضي است. 
وهابي‌اند ديگر. 
وهابي هم كه نباشند، به‌طور كلي هر چه ملي‌تر باشند، براي ما بهتر است. 
ولي رابطه‌شان علي‌الاصول با ايران خوب است. 
شما نسبت به افرادي نفرت پیداخواهید كرد كه به ظاهر متدين حقيقي هستند! جمع حکام ديني‌آنها، الازهر، همان‌طوري كه شما به بهائي‌ها نگاه مي‌كنيد، به ما نگاه مي‌كنند! 
الازهر كه اصلاً حكومتي بود و تا روزهاي آخر از مبارك حمايت مي‌كرد. 
اما الازهر چيز كوچكي نيست كه ناديده‌اش بگيريم. ديد الازهر به ما درست مثل ديد ما به بهائي‌هاست. اصلاً امكان صلح مسلمان با بهائي هست؟ اگر او ۹۹ درصد به شما بدهد، شما يك درصد به او مي‌دهيد؟ 
وکلام آخر؟ 
حرف‌هايمان به درد بخور نبود، ولي معاشرتي بود. بايد در مورد حركت اسلامي گفت بذري است كه امام پاشيده و الساعه دارد سبز مي‌شود. بذري را كه رسول اكرم (ص) پاشيد، به علت بعضي از پيشامدها سبز نشد، ولي بذري را كه امام پاشيده، دارد سبز مي‌شود. ان‌شاءالله محصولش جوري باشد كه جهان بتواند از آن بهره‌مند شود، والا من باور نمي‌كنم آنجا كه حكومت بر پايه ولايت‌فقيه نباشد، يعني حاكم مردم اعلم و اتقاي آنها نباشد، بتواند اسلامي شود. 
پي‌نوشت‌ها: ‌ 
(۱) قرآن كريم، سوره مائده، آيه ۶۷. 
(۲) قرآن كريم، سوره كوثر، آيات ۱ تا ۳. 
(۳) قرآن كريم، سوره مائده، آيه ۳. 
(۴) قرآن كريم، سوره فتح، آيه ۲۹.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 1 دی 1390برچسب:, ] [ 13:29 ] [ سامان ساعدی ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

کاش میشد بچه ها را جمع کرد سنگر آن روز ها را گرم کرد کاش میشد بار دیگر جبهه رفت جنگ عشقی کرد و تیری خورد و رفت (اللهم الرزقنا شهادة فی سبیلک)
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان قلب تپنده تاریخ و آدرس hozoor.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آرشيو مطالب
امکانات وب
ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 83
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 86
بازدید ماه : 83
بازدید کل : 44979
تعداد مطالب : 70
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

.www-blogers-ir{ ;color: #008000 ;font-size: 8pt ;TEXT-ALIGN: center ;font-family: Tahoma ;FONT-WEIGHT: bold ;}

دریافت کد
object width="250" height="60" classid="clsid:D27CDB6E-AE6D-11cf-96B8-444553540000">
ایران رمان